با سلام و احترام . فرشته در محاصره ی اهریمن بود. او گریخت به جایی که حتی و لحظه ای دربند نباشد. اما باز هم در امان نبود. او حتی بر قله ی دماوند هم در امان نبود. شاید شبی و با دیدن یک خواب معصومانه می توانست که از همه ی این جریانات دور باشد. اما چه خوابی؟ شاید و تنها چیزی که به فکرش می رسید پروازی بدون خطر بر بام هند و یا رودی در هند بود. او باید برود تا از همه ی تعلقات زمینی و شیطانی دور باشد. تنها و همچون شبگردی بی سوت در میان کوچه های باریک و هوای تاریک

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

نور صنعت تجهیز Emily وبلاگ تخصصی پکان Irani sait Nicole از خدامعجزه میخوام برای رسیدنمون بهم M♡Z کلبه تنهایی من دانلود آهنگ جدید Lamar